آینه و مس

روزهای زندگی من

آینه و مس

روزهای زندگی من

  • ۰
  • ۰

تقریبا یک هفته است که چالش مهد را شروع کردیم.چند روز اول به جستجو گذشت و فکر می کنم از دوم مهر هم ثبت نام کردیم.کارم شده رفتن و نشستن در مهد و صبوری.البته که اشکالی ندارد و من از ته ته قلبم آرزو می کنم که همه بچه های دنیا این پروسه رو پشت سر بگذارند و پویان هم همین طور.دیشب به هادی می گفتم که خیلی دوست دارم یه بچه خوب و صالح و خلف تربیت کنم.هر قدر که پویان بزرگتر می شود بیشتر از قبل به اهمیت این موضوع پی می برم.

هنوز کلید جدی نوشتن پایان نامه رو نزدم و انشاالله فردا توی مهد شروع می کنم.انشاالله که این روند زودتر طی شود.البته که روزی دلم برای این روزها تنگ خواهد شد.هادی عزیزم یک تبلت سرفیس برایم خریده که واقعا تو این روند به من  کمک خواهد کرد.

تمرینات شکرگزاری رو از اول مهر شروع کردم ولی متاسفانه به خاطر شلوغی روزهای مهد بینش وقفه افتاد و حتما از ماه بعد شروع می کنم.

خدا رو شکر همه چیز خوب و عالی است.

  • ۹۸/۰۷/۰۵
  • خانم نویسنده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی